آرنیکای من ، آرام جانآرنیکای من ، آرام جان، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

★☆آرنیکا دختر خوش رفتار آریایی☆★

نی نی شگفت انگیز مامانش

آرنیکای خوشگل من .... سلام    دختر نازم امروز (یا بقول خودت ارموز)بالاخره تصمیم گرفتم یکی از عکساتو واسه مسابقه بگذارم البته یه عکس میکس شده که یه موضوع رو میرسونه اونم در ١١ ماهگیت یعنی اوج شیرین کاریهات..... عزیز من نمیدونی که چه ناز بودی .... جیگر من خودت هم با عکسهای اون زمانت حال می کنی....      آرنیکای من در اون زمان خیلی با اسباب بازیهاش ور می رفت و همیشه توی سبدش گیر می کرد ...
28 تير 1390

کدوم عکس بهتره؟

سلام به عشق مامان ... آرنیکا جون خوشگل مامان بعد از مدتها غیبت بالاخره وقت کردم برات مطلب بگذارم .. آخه می دونی دختر مامان ... من زیاد واسه این کار وقت ندارم .. در حالی که این کار یعنی ثبت خاطرات تو خیلی برام هیجان انگیزه ...    وهمینطور سر زدن به سایت دوستای خوشگلت... اما خوب چه کنم یا ماموریتم .. یا سرم گرم کارهای اداره است... توی خونه هم که وقتم رو با تو نازنینم می گذرونم... دلم نمیاد بیام توی نت و تو رو تنها بگذارم.. اما امروز بالاخره اومدم اونم به بهانه شرکت در مسابقه.. دفعه پیش که خیلی ناراحت شدم آخه عکس دختر گلم حتی تو 18 تای برگزیده هم نبود حتما عکس خوبی انتخاب نکردم ... آخه عکسای خوب زیادی ...
25 تير 1390

اشعار کودکانه از زبان آرنیکا

سلام به عزیز دل مامان . . . . آرنیکای مهربان                  دختر خوشگل مامان . . .نمی دونم تو چند سالگیت سراغ سایتت میای شاید زمانی که باسواد شدی (6) سالگی یا شایدم بعدتر که بزرگتر شدی و کنجکاوتر مثلاً 10 سالگی به هر حال هر زمانی باشه خیلی از الان دورتره .. چقدر افسوس می خورم که زودتر برات وبلاگ نساختم تا خاطرات شیرینی رو که الان ممکنه خاطرم نباشه برات بنویسم .. اینجوری واسه خود من هم جالب بود ... کاش نی نی وبلاگ زودتر این کار رو می کرد  اما سعی می کنم اونچه توی ذهنم مونده رو درج کنم تا وقتی یادم نرفته... امروز می خوام از کار جالب دیرو...
4 تير 1390

آرنیکا به روایت تصویر

  آرنیکا عاشق مدرسه     آرنیکای قهرمان     آرنیکا موش میشه !!!  (قابل توجه اینکه آرنیکا در سال موش به دنیا اومده)      آرنیکا در سال خرگوش     گل زیبای زندگیم در کنار هفت سین 90     سومین جشن تولد     ...
30 خرداد 1390

با لجبازیهای آرنیکا چه کنم؟

سلام به دختر نازنینم ..... شیرینتر از جانم ........  ماه شبهام ........ همدم تنهاییهام...... عزیز دل مامان .... اینهمه گریه چرا؟!!!!.... اینهمه داد وبیداد چرا ؟!!!!!!!..... میدونی گل من چند وقته واسه هر چیزی که طلب می کنی کلی داد وبیداد راه می اندازی   زمانی که تو رو از خوردن خوراکیهای مضر منع می کنم کلی سر وصدا راه می اندازی ..... به عنوان مثال شکلاتهای کاکائویی که خودت میدونی پشت سرش خون دماغ میاره .....  اما گوش نمیدی .... و مرتب ازم درخواست می کنی .... آخه گل من طبع خیلی گرمی داره و هیچ نوع خوراکی با طبیعت گرم رو نمی تونه در تابستون  مصرف کنه .... هر لباسی که خودت دوست داری می پوشی و...
30 خرداد 1390

دوستان آرنیکا

گل دختر مامان ، شیرین عسل من ، سلام عزیز دل مامان امروز که ٢٤ خرداد ٩٠ هست ، شما دختر نازم ٢٤ روزه که به مهد کودک ( به قول خودت مدرسه) میری البته با غیبتهای زیاد ، ولی مهم نیست قند عسلم ، مهم اینه که اونجا رو دوست داری و دیگه شبها اصرار نمی کنی که فردا نبرمت مدرسه ، خدا رو شکر که با علاقه به این مهد میری ، آخه می دونی این سومین مرتبه است که مهدت رو عوض می کنی امروز می خوام تاریخچه مهد رفتنت و همینطور اسم دوستایی رو که پیدا کردی برات بذارم        اولین باری که پا به مهد می گذاری شما دختر خوشگل من 10 ماهه بودی و تا قبل از اون یعنی از 6 ماهگی به بعد که مرخصی من تموم میشه ، مامانی و ...
26 خرداد 1390

خواب یک فرشته

همه مامانای خوب و مهربون می دونن که لحظات خواب نی نی شون از شیرین ترین و زیباترین لحظات زندگیشونه......                   با وجود همه شیطنتها و اذیتهایی که این گلهای زیبای زندگیمون دارند بازم در زمان خوابیدنشون دلمون واسه این ووروجکهای نازدردونه تنگ میشه و انتظار بیداریشون رو می کشیم و جالبترین قسمت قضیه اینه که اگه دوربین دم دستمون باشه بلافاصله از این صحنه زیبا عکس می گیریم و بارها و بارها تکرار می کنیم گویی که این اولین باریه که فرشته کوچولومونو در خواب می بینیم.....   واین هم عکس فرشته من در خواب (جهت شرکت در مسابقه خواب ی...
22 خرداد 1390