آرنیکای من ، آرام جانآرنیکای من ، آرام جان، تا این لحظه: 16 سال و 9 روز سن داره

★☆آرنیکا دختر خوش رفتار آریایی☆★

حال و هوای روزهای آخر سال 91

خوب دختر نازم همونطور که می بینی ما آخرین برف زمستونی رو هم در مشهد مقدس تجربه کردیم و به این شکل با زمستون خدا حافظی کردیم    تا بریم به استقبال بهار که تولد آرنیکا جون رو هم تداعی می کنه..... به اصرار دختر خوشگلم یه آدم برفی هم درست کردیم که همه وسایلش رو خودش تهیه کرده بود...!         ...
11 فروردين 1392

آخرین پست سال 90

  دختر نازنین مامان سلام حال واحوال چطوره ؟ عزیز دلم  امروز که دارم این مطالب رو برات می نویسم دوشنبه 29 اسفند 1390 یعنی آخرین روز از سال 90هجری شمسی هست و ما تازه از چابهار برگشتیم .... به دلیل شلوغی بیش از حد بعضی از شهرها مثل چابهار در ایام عید ما تصمیم گرفتیم دو سه روز آخر سال رو که همه سرگرم کاراشونن ، بریم  یه هوایی بخوریم و بر گردیم ، البته اینم بگم که سفر چابهار اصرار جنابعالی بود ، آخه نزدیکهای عید (منظورم همون هفته آخره) تلویزیون مرتب چابهار رو نشون می داد و بیشتر از همه ساحل زیبایش رو و شما هم که خاطرات کمرنگی از سفر به این شهر داشتی اصرار کردی که ببریمت اونجا ...
29 اسفند 1390

مشهد و خاطراتش

سلام دختر مامان حال و احوال خوبه دختری عزیز دلم امروز اومدم از خاطرات مشهد برات بگم .... ما دو هفته اول دی رو رفته بودیم مشهد... همراه مامانی .. خاله سالی هم که اونجا بود کلی بهمون خوش گذشت تو برف و سرما دختر گل من هم که عاشق برف بود راستش یکی از انگیزه های من واسه این سفر این بود که تو کمی برف بازی کنی چند وقتی بود که می گفتی برف دوست داری و می پرسیدی چرا برف نمی یاد ؟ چرا نمی ریم مشهد که برف ببینیم ؟ منم بهت قول دادم توی اولین فرصت ببرمت مشهد و اینطوری شد که ما روز شهادت امام رضا مشهد بودیم چجوری بگم از حسم .... که روز شهادت امام رضا وقتی از میدان توحید به سمت حرم می رفتم چه حالی داشتم ... و چقدر خدا رو شکر ک...
16 بهمن 1390
1