آرنیکای من ، آرام جانآرنیکای من ، آرام جان، تا این لحظه: 16 سال و 30 روز سن داره

★☆آرنیکا دختر خوش رفتار آریایی☆★

تولد کفشدوزکی آرنیکا جون در هشتم فروردین

دختر نازم ،؛ امسال ما روز هشتم فروردین ماه واست جشن تولد گرفتیم منم از چند ماه قبل مشغول تهیه وسایل تولدت بودم از بادکنکهای قرمز و مشکی گرفته تا طراحی ریسه ها و تقویم و همه و همه     همونطور که می بینی تولد امسالت کفشدوزکی بود که فقط به خاطر زیبایی دو رنگ قرمز و مشکی کنار هم این مدل رو انتخاب کردم کارتهای تولدت رو هم به شکل کفشدوزک درست کردم   به تولد کفشدوزکی آرنیکا جون خوش آمدید                 بچه ها در انتظار کیک تولد       و کیک با فریاد تولدت مبارک بچه ها وارد می شود    ...
4 ارديبهشت 1392

نوروز 92و تولد عزیز دلم

  بهار با همه زیباییهاش از راه رسید ، با همون عطر و بوی قشنگش ، با اون رنگهای زیبای و با اون ندای زیبای یا مقلب القلوب والابصار عزیزم سال نو مبارک امیدوارم سال به سال شادتر و خوشتر باشی نازنینم ، امیدوارم هیچ عیدی رو غمگین نباشی.... واما ... تولدت مبارک بهترینم ، عسلم ، امید زندگیم چه خوبه که هستی                      چه خوبه که هر سال با تحویل سال نو تو هم وارد صفحه جدیدی از زندگیت میشی   بهارها بهار زنده باشی و پایدارو زندگیت سرشار از شادی و مهربانی پنجمین بهار زندگیت مبارک     ...
11 فروردين 1392

عکسهای تولد

سلام نفس من  امروز عکسای تولدت رو اینجا می گذارم  جشن تولد شما دختر نازنین من  روز یکشنبه ٦ فروردین ٩1 برگزار شد ، لباس روز تولدت رو از چابهار برات خریدم که خیلی خیلی بهت می اومد و نازت کرده بود موهاتم که نگذاشتی درست کنم و از پشت بستمش که اونم خیلی بهت می اومد جیگر من ... توی عکس پایین رفته بودی روی صندلیت و خیلی زیبا می رقصیدی و همه رو محو تماشای خودت کردی.. کیک تولدت رو هم بابا جون زحمت کشید و قبل از شروع جشن از قنادی گرفت ، باباجون روز جشن خیلی زحمت کشید واست دستش درد نکنه ، اینم از عکس کیکت که قناد عالی درش آورده بود   واما مهمونای عزیزمون که با همشون عکس گرفتی   ...
2 ارديبهشت 1391

تولد گل خوشبوی زندگی ام

  صدای پای بهار میاد... سال کهنه داره بساطش رو جمع می کنه و جاش رو به سال 91 میده و سال نو فقط یه چیز رو یاد من میاره ... تولد گل زندگی ام آرنیکای نارنین   دختر نازنینم 4 سال پیش در چنین روزی ورودش رو به زندگ ی ما آغاز کرد و 4 ساعت بعد از تحویل سال به دنیا اومد ... و امروز چهارمین سالگرد مادر شدن منه   4 ساله که کودکم رو در دامان می پرورانم و بارها و بارها شکرگذار خداوند بودم که چنین رحمت بزرگی رو در زیباترین روزهای سال نصیب من کرد.. دختر نازنینم تولدت مبارک دخترم ممنون که اومدی و زندگی ما رو متحول کردی .. ممنون که اومدی و شدی تمام زندگی من...
1 فروردين 1391

.... یکماه تا تولد گل دخترم

داشتم می گفتم از جشن تولدهات                                       دومین جشن تولدت رو ١٤ فروردین گرفتیم به این دلیل که روز اول فروردین هیچکی نبود و همه رفته بودن مسافرت و اولین سالی بود که عکسای تولدت رو توی آتلیه گرفتم       سومین جشن تولدت هم همانند دومی تنها با حضور خانواده خودمون برگزار شد اما همون روز اول فروردین و باز هم در شهر مشهد     دختر عزیزم تو در بهترین روز از س...
2 اسفند 1390

یک ماه تا تولد گل دخترم ....

دختر عزیزتر از جانم دیگه از الان تا تولدت فقط یک ماه مونده ... می دونی که تو عاشق تولدی مثل همه بچه ها و احتمالآ یه کمی بیشتر از بقیه ...  خیلی دوست داری که یه لباس خوشگل تنت کنی کفش پاشنه بلند پات کنی یه کلاه تولد بگذاری سرت و شمعهای روی کیک رو فوت کنی از شهریور سال 89 یعنی 5/2 سالگی وقتی واسه دختر داییت آتنا جشن تولد گرفتن اصرارت واسه جشن تولد گرفتن شروع شد با وجود اینکه 14 فروردین همون سال واست جشن گرفته بودیم اما اون موقع کاملآ درکش نکرده بودی به همین خاطر من واست روز 16 مهر به مناسبت روز کودک جشن گرفتم البته یه جشن کوچیک و فقط با حضور نزدیکان... کیک رو خودم درست کردم و کیفی رو که خیلی وقت قبل اصرار به خریدنش داشتی بر...
30 بهمن 1390
1