آرنیکای من ، آرام جانآرنیکای من ، آرام جان، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

★☆آرنیکا دختر خوش رفتار آریایی☆★

سالروز افتتاح وبلاگ آرنیکا جون

1391/3/4 9:49
نویسنده : مامان آرنیکا
4,071 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازنینم نفس من

امروز بالاخره بعد از یه مدت طولانی اومدم برات بنویسم آخه توی این مدت اتفاق خیلی خاصی نیفتاد و نوشتن روزمرگیها هم که دیگه لطفی نداره

توی این مدت چند تا مراسم رفتیم که بهت خوش گذشت می دونی که چقدر جشن و مهمونی رو دوست داری

روز مادر هم گذشت  و شما دختر نازم واسه من ومامانی اسپری خریدی البته با کمک بابا و کارتی رو که مهد کودکت واست درست کرده بود بهم دادی ، اگه به اولین پستهای وبلاگت یه نگاهی بندازی می بینی که عکس کارتی رو که پارسال روز مادر بهم دادی گذاشتم و چه خوشحال بودم که برای اولین بار یه هدیه تحت عنوان روز مادر از دختر نازم می گیرم و امسال که بزرگتر شدی یه اسپری هم بهش اضافه شد و اینقدر که بابایی هستی بهم گفتی "مامان روز بابا هم بریم واسه بابا و بابایی اسپری بخریم"خندهای دختر باباعصبانی

روزی هم که هوس ماهیچه پلو کرده بودی و من گفتم روز مادر دخترم رو می برم بیرون دعوت ماهیچه پلو برگشتی گفتی "نه مامان روز بابا بریم" منم گفتم خوب باشه اشکالی نداره به ضررخودته دیرتر میریمنتظر

و دیگه اینکه امروز چهارم خرداد ماه سالروز افتتاح وبلاگ دخترمه ، وبلاگ آرنیکا جون یکساله شد یکسال پیش من نی نی وبلاگ رو کشف کردم، یه وبلاگ ساختم با عنوان   خاطرات آرنیکا در وب  و خاطرات دخترم رو واردش کردم اولش فقط واسه تفریح و هیجان  بود و کلی از وقتم رو صرفش می کردم  اما الان خیلی جدی تر شده برام و فکر می کنم چه خوبه که در آینده بیای و همه رو ببینی البته  نمی دونم تا کی می تونم به این کار ادامه بدم و آیا بعدها اصلاً این وبلاگ اینجا هست یا نه و ممکنه روزی برسه که من حتی آدرس و رمز رو هم فراموش کنم ، امیدوارم این طور نباشه ولی دلم می خواد زمانی که می بینیش برات سورپرایز بشه الان که هیچ عکس العملی نشون نمی دی و وقتی نشونت می دم فقط بهم میگی "دیدمش بابا" خوب همش برات تکراریه عکسات رو که توی کامپیوتر می بینی و خوندن هم که بلد نیستی بنابراین برات خیلی مهم نیست اگه بشه دلم می خواد این وبلاگ رو دیگه بهت نشون ندم تا 18 سالگیت و زمانی که از مدرسه فارغ التحصیل شدی و انشاء الله دوره جدید و مؤفقی رو توی زندگیت شروع کردی بهت هدیه اش بدم خلاصه توی این مدت وبلاگ داری  اتفاقات جالبی افتاد که از جمله اونها مسابقاتی بود که نی نی وبلاگ می گذاشت و الان دیگه تبدیل به خاطره شده و توی دو تا از اونا دخترم برنده شد یکی روز جهانی کودک بود که جایزه اش نمایش عکس زیبای دخترم در منوی کاربری کاربران نی نی وبلاگ بود (اتفاقاً عکس هم مربوط به جشن روز کودکت بود)و دیگری مربوط به سالگرد یکسالگی نی نی وبلاگ بود و جایزه اش هم یه سی دی بود با عنوان داستانهای مرز بان نامه به زبان کودکانه ،خیلی دوسش داشتی و تا مدتها نگاش می کردی اما مثل بقیه سی دی ها و وسایلت بعد از اینکه کلی تماشاش کردی دیگه سراغش نرفتی، فکر میکنم برات خیلی آموزنده و خوب بود

 نمی دونم چرا نی نی وبلاگ مسابقاتش رو حذف کرد ، خیلی مهیج بودن و آدم رو به تکاپو وا می داشت امیدوارم بازم از این مسابقات بگذاره  

 انشاءالله همه جا مؤفق باشی دلبندم

می بوسمتماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان زهرا
9 خرداد 91 11:23
خانمی فقط خواستم بگم ما وظیفه مادری خودمون را باید به بهترین نحو انجام بدیم مطمئنا فردا که نی نی ها برزگتر شدند قدر دان خواهند بود...... ضمنا ممنون می شیم به زهرا جون در مسابقه عکس نی نی ها در آدرس زیر رای بدهید از حمایتون سپاسگذاریم http://noruz1391.niniweblog.com
مامان زهرا
10 خرداد 91 14:48
فراموش کردم یکسالگی وبلاگتون را تبریک بگم
مریم مامان نخودچی
12 خرداد 91 15:27
ببخشید دیر شد... 3030
سمیه (مامان مسیح مقدس)
22 خرداد 91 0:07
سلام عزیزم..خوبی ؟ آرنیکا جون چطوره ؟ خوبه ؟ همسری خوبه ؟ انشالله همه خوب و خوش باشین... یک سالگی وبلاگ قشنگت مبارک آرنیکا خانوم
نرگسی
22 خرداد 91 12:44
چه عجب مامانی .. دیگه گفتم نمیای .. این دفعه که اومدی از آرنیکاجون عکس هم بذار ..