آرنیکای من ، آرام جانآرنیکای من ، آرام جان، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

★☆آرنیکا دختر خوش رفتار آریایی☆★

دیدار عمه جونها

آرنیکای خوشگل مامان سلام گل زیبای من این چند روزه به همه ما خیلی خوش گذشت خصوصاً تولد آذین که با چند روز تأخیر گرفته شد هدیه من و شما به آذین یک چراغ مطالعه بود و آذین جون ازش خیلی خوشش اومد شما هم که از بس سرگرم بازی بودی نه درست می خوابیدی و نه درست و حسابی غذا  می خوردی البته هر وقت پیش کسایی میری که دوسشون داری اینجوری میشی     آرنیکا و شیطنت همیشگیش توی جشن تولدها              آرنیکا ، دختر عمه عزیزش آذین و کادوی آرنیکا به آذین                ...
9 مرداد 1390

دلتنگی....

عزیز دل مادر ...................زیباترین غزل زندگیم فرصتی می خواهم برای با تو بودن و با تو ماندن....... فرصتی که لحظه به لحظه وجودت را حس کنم...... قبل از آنکه خیلی زود دیر شود ...... و قبل از آنکه دیگر در زمان جایی برای با هم بودن نمانده باشد ...... ...
3 مرداد 1390

تولد آذین گلی

آرنیکای مامان دختر گلم ...  اول سلام و بعد یه گله کوچمولو عزیز دلم امروز کار بدی کردی  صبح هر کاری کردم وارد مهدت نشدی و خیلی خیلی گریه کردی    محکم بهم چسبیدی و مجبورم کردی ببرمت اداره  اونجا کلی با دوستام کیف کردی و به من گفتی مامان دیدی من بهت چسبیدم که تو منو نبری مهد کودک(خیلی ناقلایی)     ولی اینو بدون دیگه از این خبرا نیست هرکی واسه خودش جایی داره  جای دختر گلم توی مهد کودک است پیش دوستای گلش تا بتونه اگه خوابش میاد بخوابه واگه دوست داشت بازی کنه ویا تلویزیون نگاه کنه               &nbs...
1 مرداد 1390

نی نی شگفت انگیز مامانش

آرنیکای خوشگل من .... سلام    دختر نازم امروز (یا بقول خودت ارموز)بالاخره تصمیم گرفتم یکی از عکساتو واسه مسابقه بگذارم البته یه عکس میکس شده که یه موضوع رو میرسونه اونم در ١١ ماهگیت یعنی اوج شیرین کاریهات..... عزیز من نمیدونی که چه ناز بودی .... جیگر من خودت هم با عکسهای اون زمانت حال می کنی....      آرنیکای من در اون زمان خیلی با اسباب بازیهاش ور می رفت و همیشه توی سبدش گیر می کرد ...
28 تير 1390

کدوم عکس بهتره؟

سلام به عشق مامان ... آرنیکا جون خوشگل مامان بعد از مدتها غیبت بالاخره وقت کردم برات مطلب بگذارم .. آخه می دونی دختر مامان ... من زیاد واسه این کار وقت ندارم .. در حالی که این کار یعنی ثبت خاطرات تو خیلی برام هیجان انگیزه ...    وهمینطور سر زدن به سایت دوستای خوشگلت... اما خوب چه کنم یا ماموریتم .. یا سرم گرم کارهای اداره است... توی خونه هم که وقتم رو با تو نازنینم می گذرونم... دلم نمیاد بیام توی نت و تو رو تنها بگذارم.. اما امروز بالاخره اومدم اونم به بهانه شرکت در مسابقه.. دفعه پیش که خیلی ناراحت شدم آخه عکس دختر گلم حتی تو 18 تای برگزیده هم نبود حتما عکس خوبی انتخاب نکردم ... آخه عکسای خوب زیادی ...
25 تير 1390

اشعار کودکانه از زبان آرنیکا

سلام به عزیز دل مامان . . . . آرنیکای مهربان                  دختر خوشگل مامان . . .نمی دونم تو چند سالگیت سراغ سایتت میای شاید زمانی که باسواد شدی (6) سالگی یا شایدم بعدتر که بزرگتر شدی و کنجکاوتر مثلاً 10 سالگی به هر حال هر زمانی باشه خیلی از الان دورتره .. چقدر افسوس می خورم که زودتر برات وبلاگ نساختم تا خاطرات شیرینی رو که الان ممکنه خاطرم نباشه برات بنویسم .. اینجوری واسه خود من هم جالب بود ... کاش نی نی وبلاگ زودتر این کار رو می کرد  اما سعی می کنم اونچه توی ذهنم مونده رو درج کنم تا وقتی یادم نرفته... امروز می خوام از کار جالب دیرو...
4 تير 1390

آرنیکا به روایت تصویر

  آرنیکا عاشق مدرسه     آرنیکای قهرمان     آرنیکا موش میشه !!!  (قابل توجه اینکه آرنیکا در سال موش به دنیا اومده)      آرنیکا در سال خرگوش     گل زیبای زندگیم در کنار هفت سین 90     سومین جشن تولد     ...
30 خرداد 1390

با لجبازیهای آرنیکا چه کنم؟

سلام به دختر نازنینم ..... شیرینتر از جانم ........  ماه شبهام ........ همدم تنهاییهام...... عزیز دل مامان .... اینهمه گریه چرا؟!!!!.... اینهمه داد وبیداد چرا ؟!!!!!!!..... میدونی گل من چند وقته واسه هر چیزی که طلب می کنی کلی داد وبیداد راه می اندازی   زمانی که تو رو از خوردن خوراکیهای مضر منع می کنم کلی سر وصدا راه می اندازی ..... به عنوان مثال شکلاتهای کاکائویی که خودت میدونی پشت سرش خون دماغ میاره .....  اما گوش نمیدی .... و مرتب ازم درخواست می کنی .... آخه گل من طبع خیلی گرمی داره و هیچ نوع خوراکی با طبیعت گرم رو نمی تونه در تابستون  مصرف کنه .... هر لباسی که خودت دوست داری می پوشی و...
30 خرداد 1390